فراماكونري Framaconnerie =; جمعيتي سري كه در برخي از كشورهاي اروپايي وجود دارد.
فيزيوكراسي Physiocratie =; مسلكي است كه به موجب آن بايستي قوه مقننه از دخالت در وضع قوانين اقتصادي خودداري نمايد.
كاپيتال Capital =; سرمايه.
كاپيتاليسم Capitalisme =; يعني سرمايه داري و آن عبارت از سيستمي است كه در آن وسايل عمده توليدي به وسيله سرمايه هاي شخصي فراهم مي آيد و به مالكيت شخصي صاحبان سرمايه باقي مي ماند.
كاپيتولاسيون Capitulation =; حق قضاوت كنسولي كه به دول خارجي در داخل يك كشور داده مي شود.
كاتاكلسيم Cataclyisme =; به معني طوفان جهاني و زير و زبر شدن اوضاع و يا حوادثي كه جهان را واژگون سازد.
كالوينيسم Calvinisme =; نام مكتب و مسلك سياسي و مذهبي منسوب به كالوين، تئولوژيست فرانسوي. اين مسلك داراي جنبه آزادي و دموكراسي است.
كاسموپوليتانيسم Cosmopolitanisme =; طريقه اي است از زندگي كه افكار و احساسات و كمال مطلوب و عقايد ملل و اقوام را هم علاوه بر ايده آل هاي ملي خود محترم شمرده و سعي مي كنند آنها را با حسن تفاهم درك كنند.
كرافت يونيونيسم Croft =; Unionisme =; نوعي اتحاديه كارگري است كه مركب از كارگراني است كه در شغل و يا حرفه خاصي كار مي كنند.
كمونيسم Communisme =; مذهب اشتراكي، اعتقاد به لزوم كنترل جامعه نسبت به كل حيات اقتصادي، خاصه مالكيت كل مشترك توده نسبت به وسايل توليدي كه دولت نماينده آن است.
كميته Comite =; انجمن، جايي كه اعضاي برجسته حزب و يا هر جمعيتي براي گفت وگو و مذاكره جمع مي شوند.
كمينترن Comintern =; نامي است براي مجمع كمونيست بين الملل سوم كه لنين در سال 1915 در كنگره حزب سوسياليست بين المللي اساس آن را گذارد.
كمينفرم Cominform =; سازمان ارتباطي احزاب كمونيستي كه بنا بر پيشنهاد روسيه شوروي از نمايندگان احزاب كمونيست دنيا براي تبادل عقايد و آراء تشكيل مي شود.
كنتراسوسيال Contratsocial =; فرضيه اي است كه طبق آن زمامدار و دولت وقتي مي توانند حكومت كنند كه رعايت حقوق مردم را بنمايند.
كنترورسيسم Controersisme =; عنوان گروهي است كه در قرون وسطي درباره رابطه دولت با كليسا با هم بحث و مناظره مي كردند.