دسته
فیدها
آدرس جديد نويد رهايي در تبيان
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 761684
تعداد نوشته ها : 562
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
GraphistThem226
در لابلاي روزنامه هاي قديمي چشمم به اخبار دستگيري و متلاشي شدن حزب توده بعد از سال 32 افتاد . بي اختيار به زمان بعد از انقلاب رفتم آنزمان من در دبيرستان درس ميخواندم . پس از انقلاب فضاي سياسي فعال بود و احزاب نيز روي دانش آموزان بسيار كار ميكردند و سعي داشتند تا خود را هر چه بيشتر مطرح كنند . دانش آموزان نيز هر كدام كه از فضاي سياسي آنزمان به شر و شور افتاده بودند هر روز مشغول بحث هاي سياسي بودند
دسته ها : خاطرات
يکشنبه 20 6 1390 10:16
  وقتي كه صدام توسط نيروهاي آمريكايي سقوط كرد نوبت سازمان بود البته سازمان بر خلاف تمام ادعاها و شعارهاي ضد امپرياليستي و ضد آمريكايي اش و تمامي اصول مبارزاتي و ايدئولوژيكي خود را زير پا گذاشت و تسليم نيروهاي آمريكايي كه شد هيچ بلكه خواهان همكاري نظامي – اطلاعاتي و غيره نيز شد...    خاطرات تلخ از فرقه رجوي كه هرگز فراموش نمي شود. تقريباً 3 الي 4 روز قبل از آغاز حمله آمريكا
دسته ها : خاطرات
پنج شنبه 17 6 1390 9:34
معمولا ماه مبارك رمضان در فرقه به آن صورت در بين افراد چشم گير نيست و از ديد فرقه فرقي با ماه هاي ديگر سال ندارد. آنهايي كه روزه مي گرفتند سوري بود و فقط براي محكم نگه داشتن پُست و يا رده خودشان بودند...  ماه مبارك رمضان در فرقه رجوي !   يادم مي آيد بعد از سرنگوني صدام زني بنام فرزانه و مهدي عابد و حميد يوسفي نشستي را براي من گذاشتند صورت مسئله نشست اين بود كه چرا روزه نمگيري و چر
دسته ها : خاطرات
چهارشنبه 16 6 1390 9:29
  معمولا ماه مبارك رمضان در فرقه به آن صورت در بين افراد چشم گير نيست و از ديد فرقه فرقي با ماه هاي ديگر سال ندارد. آنهايي كه روزه مي گرفتند سوري بود و فقط براي محكم نگه داشتن پُست و يا رده خودشان بودند . يادم مي آيد بعد از سرنگوني صدام زني بنام فرزانه و مهدي عابد و حميد يوسفي نشستي را براي من گذاشتند صورت مسئله نشست اين بود كه چرا روزه نمگيري و چرا در مقابل نفرات جديد الورود روزه خواري مي
 جنگ امريكا و عراق و شورش هاى داخلى (اعزام فرزندان به بهانه ناامن بودن و جدا كردن از خانواده در راستاي فروپاشي خانواده)  قبل از جنگ عراق و امريكا تقريباً تمام نيروهاى سازمان در قرارگاه اشرف مستقر بودند. هنگام تهديد امريكا قرارگاه اشرف تخليه شد و همه به قرارگاهى در منطقه نژول در حومه شهر كردنشين كفرى منتقل شديم. اين منطقه بسيار وسيع و حاصلخيز بود. نيروهاى عراقى قبلاً روستاهاى كردنشين را
دسته ها : خاطرات
چهارشنبه 29 4 1390 20:4
نشست تنگه و توحيد بعد از اشتباهى كه رجوى در مورد عمليات فروغ مرتكب شد مدتى به دستور او تمام كارهاى سازمان تعطيل گرديد و فرماندهان موظف شدند تا تك‏تك افراد را وارد بحث تنگه و توحيد كنند. منظور از تنگه و توحيد آن بود كه چون افراد به وحدت كامل با رهبر خود نرسيده بودند و به جاى كوشش در راه دستيابى به خواست رهبرى به فكر حفظ جان خود بودند تا خود را نجات دهند. در تنگه چهارزبر شكست خوردند. رجوى مى&rl
دسته ها : خاطرات
دوشنبه 27 4 1390 19:59
عمليات فروغ جاويدان رجوى در نشست هايى كه برپا مى‏كرد اظهار مي داشت كه عملكردهاى نظامى سازمان بر اساس تحليل هاى سياسى است. زيرا حركت نظامى در جهت پيش برد اهداف سياسى است و اين تحليل ها برگرفته از واقعيت هاى انكارناپذير جامعه است. پس بنيان هر حركت نظامى يا سياسى بر ايدئولوژى استوار است. ساير گروه هاى مخالف جمهورى اسلامى كه از دور مبارزه خارج شده‏اند در حقيقت از ايدئولوژى ضعيفى برخوردار بوده
دسته ها : خاطرات
جمعه 24 4 1390 19:56
عمليات چلچراغ: مدت كوتاهى كه از استقرار من در قراگاه اشرف گذشت وارد تيم شناسايى شدم و براى انجام مأموريت به شهر بدره انتقال يافتم. بدره شهر عراقى بود كه روبه‏روى مهران در ايران قرار داشت. من يكى از نفرات شناسايى تيپ 110 بودم. قرار بود عملياتى براى حمله به مهران انجام بگيرد و تيپ ما به پاسگاه دوراجى، تنگه S و كله‏قندى حمله كند. به همين منظور وظيفه ي شناسايى منطقه به عهده من قرار گرفت. افسر
دسته ها : خاطرات
چهارشنبه 22 4 1390 19:48
من نمى‏خواهم گفته‏ها را تكرار كنم. آن چه كه من بيان مى‏كنم حوادثى است كه بر من گذشته و با گوشت و پوست خود آن ها را لمس كرده‏ام. شما مى‏توانيد از لابه لاى حوادثى كه رخ داده بيش تر با طرز تفكر سازمان آشنا شويد. سال 1357 بود، من در يكى از دبيرستان هاى اسلام آباد غرب مشغول به تحصيل بودم كه با سازمان مجاهدين و فعاليت هاى آن آشنا شدم...  فهرست: 1. مقدمه 2. آغاز ماجرا 3. عملي
دسته ها : خاطرات
چهارشنبه 22 4 1390 19:44
خاطره اي دارم كه حيفم آمد آنرا بيان نكنم چون مي بينم كه گوياي كينه ورزي عميق و خصمانه سران مجاهدين به خانواده، اين كانون پرمهروگرم مي باشد. بعد از يك روز گرم و طولاني و طاقت فرساي كاري به طرف مجموعه بهداشتي رفتم تا دست و صورتم را آب بزنم. بعد به طرف آسايشگاه رفته وازآنجا به طرف اتاق كمدها رفتم، كمدم را باز كردم ومشغول مرتب كردن آن شدم.صداي موزيك زمان صرف ناهار به گوش مي آمد. بعد يكي يكي افراد را
دسته ها : خاطرات - جداشدگان
دوشنبه 20 4 1390 8:24
 شوراي رهبري كه نهادي سركوب گر به شمار آمده و هيچ كاري بجز آن ندارد و همه اعضاء بخوبي مي دانند آنان فقط دكوري بيش نيستند و عامل بي چون و چراي رهبري فرقه مي باشند و هيچ اختياري نداشته و كار 24 ساعته آنان نقشه و برنامه ريزي جهت فشار به نفرات سازمان و ...   ... در فرقه مسعود چاخان و دكان دو نبشش همه چيز يافت مي شود و اگر هر چيزي كه در جهان پيدا نشود حتمأ در اين عطاري قابل يافتن مي باش
دسته ها : خاطرات
شنبه 18 4 1390 14:9
X