در لابلاي روزنامه هاي قديمي چشمم به اخبار دستگيري و متلاشي شدن حزب توده بعد از سال 32 افتاد . بي اختيار به زمان بعد از انقلاب رفتم آنزمان من در دبيرستان درس ميخواندم . پس از انقلاب فضاي سياسي فعال بود و احزاب نيز روي دانش آموزان بسيار كار ميكردند و سعي داشتند تا خود را هر چه بيشتر مطرح كنند . دانش آموزان نيز هر كدام كه از فضاي سياسي آنزمان به شر و شور افتاده بودند هر روز مشغول بحث هاي سياسي بودند
وقتي كه صدام توسط نيروهاي آمريكايي سقوط كرد نوبت سازمان بود البته سازمان بر خلاف تمام ادعاها و شعارهاي ضد امپرياليستي و ضد آمريكايي اش و تمامي اصول مبارزاتي و ايدئولوژيكي خود را زير پا گذاشت و تسليم نيروهاي آمريكايي كه شد هيچ بلكه خواهان همكاري نظامي – اطلاعاتي و غيره نيز شد...
خاطرات تلخ از فرقه رجوي كه هرگز فراموش نمي شود. تقريباً 3 الي 4 روز قبل از آغاز حمله آمريكا
معمولا ماه مبارك رمضان در فرقه به آن صورت در بين افراد چشم گير نيست و از ديد فرقه فرقي با ماه هاي ديگر سال ندارد. آنهايي كه روزه مي گرفتند سوري بود و فقط براي محكم نگه داشتن پُست و يا رده خودشان بودند...
ماه مبارك رمضان در فرقه رجوي !
يادم مي آيد بعد از سرنگوني صدام زني بنام فرزانه و مهدي عابد و حميد يوسفي نشستي را براي من گذاشتند صورت مسئله نشست اين بود كه چرا روزه نمگيري و چر
معمولا ماه مبارك رمضان در فرقه به آن صورت در بين افراد چشم گير نيست و از ديد فرقه فرقي با ماه هاي ديگر سال ندارد. آنهايي كه روزه مي گرفتند سوري بود و فقط براي محكم نگه داشتن پُست و يا رده خودشان بودند . يادم مي آيد بعد از سرنگوني صدام زني بنام فرزانه و مهدي عابد و حميد يوسفي نشستي را براي من گذاشتند صورت مسئله نشست اين بود كه چرا روزه نمگيري و چرا در مقابل نفرات جديد الورود روزه خواري مي
جنگ امريكا و عراق و شورش هاى داخلى
(اعزام فرزندان به بهانه ناامن بودن و جدا كردن از خانواده در راستاي فروپاشي خانواده)
قبل از جنگ عراق و امريكا تقريباً تمام نيروهاى سازمان در قرارگاه اشرف مستقر بودند. هنگام تهديد امريكا قرارگاه اشرف تخليه شد و همه به قرارگاهى در منطقه نژول در حومه شهر كردنشين كفرى منتقل شديم. اين منطقه بسيار وسيع و حاصلخيز بود. نيروهاى عراقى قبلاً روستاهاى كردنشين را
نشست تنگه و توحيد
بعد از اشتباهى كه رجوى در مورد عمليات فروغ مرتكب شد مدتى به دستور او تمام كارهاى سازمان تعطيل گرديد و فرماندهان موظف شدند تا تكتك افراد را وارد بحث تنگه و توحيد كنند. منظور از تنگه و توحيد آن بود كه چون افراد به وحدت كامل با رهبر خود نرسيده بودند و به جاى كوشش در راه دستيابى به خواست رهبرى به فكر حفظ جان خود بودند تا خود را نجات دهند. در تنگه چهارزبر شكست خوردند. رجوى مى&rl
عمليات فروغ جاويدان
رجوى در نشست هايى كه برپا مىكرد اظهار مي داشت كه عملكردهاى نظامى سازمان بر اساس تحليل هاى سياسى است. زيرا حركت نظامى در جهت پيش برد اهداف سياسى است و اين تحليل ها برگرفته از واقعيت هاى انكارناپذير جامعه است. پس بنيان هر حركت نظامى يا سياسى بر ايدئولوژى استوار است. ساير گروه هاى مخالف جمهورى اسلامى كه از دور مبارزه خارج شدهاند در حقيقت از ايدئولوژى ضعيفى برخوردار بوده
عمليات چلچراغ:
مدت كوتاهى كه از استقرار من در قراگاه اشرف گذشت وارد تيم شناسايى شدم و براى انجام مأموريت به شهر بدره انتقال يافتم. بدره شهر عراقى بود كه روبهروى مهران در ايران قرار داشت. من يكى از نفرات شناسايى تيپ 110 بودم. قرار بود عملياتى براى حمله به مهران انجام بگيرد و تيپ ما به پاسگاه دوراجى، تنگه S و كلهقندى حمله كند. به همين منظور وظيفه ي شناسايى منطقه به عهده من قرار گرفت. افسر
من نمىخواهم گفتهها را تكرار كنم. آن چه كه من بيان مىكنم حوادثى است كه بر من گذشته و با گوشت و پوست خود آن ها را لمس كردهام. شما مىتوانيد از لابه لاى حوادثى كه رخ داده بيش تر با طرز تفكر سازمان آشنا شويد. سال 1357 بود، من در يكى از دبيرستان هاى اسلام آباد غرب مشغول به تحصيل بودم كه با سازمان مجاهدين و فعاليت هاى آن آشنا شدم...
فهرست:
1. مقدمه
2. آغاز ماجرا
3. عملي
خاطره اي دارم كه حيفم آمد آنرا بيان نكنم چون مي بينم كه گوياي كينه ورزي عميق و خصمانه سران مجاهدين به خانواده، اين كانون پرمهروگرم مي باشد.
بعد از يك روز گرم و طولاني و طاقت فرساي كاري به طرف مجموعه بهداشتي رفتم تا دست و صورتم را آب بزنم. بعد به طرف آسايشگاه رفته وازآنجا به طرف اتاق كمدها رفتم، كمدم را باز كردم ومشغول مرتب كردن آن شدم.صداي موزيك زمان صرف ناهار به گوش مي آمد. بعد يكي يكي افراد را
شوراي رهبري كه نهادي سركوب گر به شمار آمده و هيچ كاري بجز آن ندارد و همه اعضاء بخوبي مي دانند آنان فقط دكوري بيش نيستند و عامل بي چون و چراي رهبري فرقه مي باشند و هيچ اختياري نداشته و كار 24 ساعته آنان نقشه و برنامه ريزي جهت فشار به نفرات سازمان و ...
... در فرقه مسعود چاخان و دكان دو نبشش همه چيز يافت مي شود و اگر هر چيزي كه در جهان پيدا نشود حتمأ در اين عطاري قابل يافتن مي باش