با سلام و درود به دوست عزيزم حمزه (ابوالفضل فريدوني)، درود به شجاعت و همتت.
از اينكه توانستي زنجيرهاي ذهني و فيزيكي اسارت را از هم بدري و به دنياي آزاد قدم بگذاري خيلي خوشحال و مسرور شدم و براي آزادي ديگر دوستان اسيرمان دعا كردم.
حمزه جان، من و تو و ديگر از بند رسته ها به دليل اينكه شرايط اختناق و غيرانساني حاكم بر مناسبات اشرف را ديده ايم، مي طلبد كه با تلاش مضاعف و عزم جزم، نسبت به آزادي و رساندن پيام حقيقت به ديگر اسرايي كه جز دروغ و فريب و ترس و ارعاب از مسئولين خود نشنيده اند را برسانيم. مي طلبد كه نسبت به اين وظيفه انساني و اخلاقي خود قيام كنيم.
خلاصه حمزه جان ، خيلي خيلي از آزاديت از اشرف خوشحال شده ام.اميدوارم كه از اين به بعد يك زندگي انساني و آزاد را انتخاب كرده و در پي جبران اين چند سال اسارت باشي. خيلي دوست دارم كه از نزديك ببينمت و سراغ يكي يكي ا دوستان اسيرمان را جويا شوم.
با آرزوي توفيق و سلامتي براي همه كساني كه توانسته اند خود را از بند اسارت رجوي نجات دهند.
همرزم سابق شما: اشكان (سيد يوسف جرفي)

انجمن نجات مركز خوزستان

2011-05-30