دسته
فیدها
آدرس جديد نويد رهايي در تبيان
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 763665
تعداد نوشته ها : 562
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
GraphistThem226

... راستي مسعود رجوي كجا است كه پاسخ دهد پس چه شد خون هايي كه در زمين عراق جاري شد. پس چه شد آن شعارهاي دروغين و چه شد آن سخنراني‌هاي آتشين و فرمان شليك و دلقك بازي هاي صد برابر …. اما مريم رجوي هست كه لچك به سر كند و در بازارهاي اروپا بدنبال خريدار از اين پارلمان به آن پارلمان سفر كند و دربدر يدنبال مكاني كه قربانيانش را در آنجا سكني دهد در تگاپو باشد و در اين رابطه البته كه همه چيز خود را نيز به حراج گذاشته اند. شايد مرور حوادث گذشته در اين نوشتاربيان هزار باره حقايقي باشد كه بر نسل ما با هزار فريب ونيرنگ رفته است و ...

ميلاد آريايي، ايران قلم، آلمان، هفتم اوت 2011

– بيش از 23 سال ميگذرد كه استراتژي جنگ آزاديبخش مجاهدين در خاك عراق به گل نشسته است .

 – پس از تقريباً ربع قرن ميتوان بدرستي به گذشته هاي دور و نزديك مراجعه كرد و بر صحت و سقم استراتژيي كه مسعود رجوي تصميم آنرا گرفت و در نتيجه آن كل سرمايه اين سازمان به خاك عراق و به دامان صدام حسين كشانده شد نظر داد.

 – استراتژي كه انبوهي از جوانان ايران را به مزدوران فارسي زبان ديكتاتور ترين مرد عرب تبديل كرد.

– استراتژي كه به دروغ جنگ آزاديبخش نامگذاري شد ولي در همان حال همگي افراد خدمتگزار آن به اسارت فكري و فيزيكي اين سازمان درآمدند.

– استراتژي كه سربازان ايراني را هدف گرفت و مردم ايران زمين را در مرزهاي مجاور خاك عراق به خون كشانيد و خانواده‌هاي بسياري را داغدار كرد.

 – استراتژي كه در تماميت آن مسعود رجوي همه چيز را باخت و خاك عراق باتلاقي شد براي تشكيلات اين سازمان .

 – استراتژي كه با پايان جنگ ايران و عراق دفترش بسته و طناب داري شد براي پايان يافتن رؤياهاي مسعود رجوي.

 هدف از مرور اين موارد آن است كه بدانيم مسعود رجوي براي رسيدن ( ميان‌بر) به قدرت تا كجاها دامن از كف داد و تا فراسوي چه مرزهايي وابسته و مزد بگير اجانب و امربر محافل جاسوسي شد.

 سازماني كه با شعار جنگ آزاديبخش نيرو ذخيره و به دام مي انداخت اكنون براي تكه زميني كه فقط بتواند خودش در آنجا نفسي كشيده و بقا داشته باشد شب و روزش به هم دوخته شده است و هراسان دست به دامان نمايندگان آمريكايي و لابي اسراييلي و كارگزاران اروپايي اش ميشود. اين همان سازماني است كه ميخواست ايران را با كمك صدام حسين و غرب آزاد كند ولي اكنون شبي نيست كه به آرامش تا صبح سپري كند .

 راستي مسعود رجوي كجا است كه پاسخ دهد پس چه شد خون هايي كه در زمين عراق جاري شد. پس چه شد آن شعارهاي دروغين و چه شد آن سخنراني‌هاي آتشين و فرمان شليك و دلقك بازي هاي صد برابر ….

 اما مريم رجوي هست كه لچك به سر كند و در بازارهاي اروپا بدنبال خريدار از اين پارلمان به آن پارلمان سفر كند و دربدر يدنبال مكاني كه قربانيانش را در آنجا سكني دهد در تگاپو باشد و در اين رابطه البته كه همه چيز خود را نيز به حراج گذاشته اند.

 

شايد مرور حوادث گذشته در اين نوشتاربيان هزار باره حقايقي باشد كه بر نسل ما با هزار فريب ونيرنگ رفته است و فرصتي باشد تا تاريخ گذشته و عوام فريبان اپوزيسيون نمايش از نو بازخواني شوند . هركس ميتواند خود و سرنوشت افكار خويش را در آيينه تاريخ به نيكي نظاره كند.

 23 سال پيش در چنين روزهايي مسعود بزرگترين فريب تاريخ سازمان خود را به خورد هواداران اسير واعضاي مسخ شده آن دورانش داد و به اسم آزادي تهران و برهم زدن ميز ليبرال ها( برحسب نظر مسعود رجوي با پايان يافتن جنگ ايران و عراق افرادي چون بازرگان امكان رسيدن به كرسي قدرت داشتند) و جلوگيري از اين امر فرمان آتش داد .

 اگر چه درباره تحليل‌هاي آبكي و افكار پريشان مسعود رجوي هر چه بگوييم و بنويسيم يك از هزاز بازگو كننده كامل عقايد وي نيست اما بايد خاطر نشان كرد كه با چنين افكار عقب‌مانده‌اي بود كه افراد مسخ ميشدند و در اختيار قرار ميگرفتندو سلاح خود را روي مردم و سربازان نشانه ميرفتند.

 مسعود رجوي در نوع خود جادوگر پريشان حالي است كه نظرات سياسي ميدهد و براي اثبات ايده هايش از هيچ دروغ و فريبي ابايي ندارد.

اكنون كه بعد از گذشت ربع قرن به واضح ترين شكل ممكن شكست حباب روياهايش را ديده است باز هم از توهم خود دست برنداشته و تنها چاره را در قرباني كردن بزرگ اعضاي خود ديده و بر اساس يك نظريه انتقام نرسيدن خود و همسرش به تهران را از اعضاي خود باز مي ستاند اوبيشرمانه باز هم در صورت مردم ايران خاك مي‌پاشد .

 او با اين فريب تاريخي و با تئوري پردازي وحمايت آتش توپخانه عراق حركت كرد و پس از شكست جانانه با فريبي ديگر نام « بيمه نامه فروغ !! » را براي توجيه اين شكست انتخاب و آنرا دست مايه و دست آويزي براي ماندن بيشتر در عراق قرار داد .

رجوي قطعاً شجاعت پذيرش شكست و اذعان به آن را نداشت و لذا تصميم به دروغ‌هاي بيشتر و فريب‌هاي بزرگ‌تر گرفت تا بدانجا كه پس را 23 سال كه ريش و ريشه اش در خاك عراق سوخته و دود شده است باز هم چشم در چشم مردم ايران به دروغ ميگويد نگفتم سياه دانه است !!؟ نگفتم جنگ آزاديبخش جواب دارد !! نگفتم اشرف مركز كانوني نبرد استراتژيك عليه ديكتاتوري مذهبي است !! ...

 رجوي نه اينكه نداند اين‌ها همه حرف مفت است قطعاً رجوي همه اين‌ها را خوب ميداند اما شجاعت پذيرش شكست چيزي است كه در وجود رجوي همچون همه ديكتاتورهاي تاريخ يافت نميشود .23 سال از آن تاريخ ميگذرد و مردم ايران بخوبي ميتوانند بر درستي اينكه :

 1. استراتژي مسعود رجوي براي سكني گزيدن در خاك عراق به غايت وطن فروشانه بود

 2. حمله به سربازان ايراني در جوار مرزهاي ايران و همدستي با دشمن ايران و ايراني يعني صدام حسين جنايت بود

 3. استفاده از ادوات نظامي هديه شده از طرف حكومت عراق به مسعود رجوي براي خوش خدمتي هايش خيانت بود

 4. تشكيلات مجاهدين در عراق زائيده جنگ ايران و عراق و محصول تقابل دو حكومت بود و باشروع آتش بس دوران مصرف آن‌ها به پايان رسيده، حقيقتي تاريخي بود

 5. بنابراين دروغ بزرگتري به نام «بيمه نامه فروغ!! » كه به آن‌ها امكان عرض اندام در معادلات ايران و عراق و فرصتي ديگر براي راه اندازي جرقه و جنگ فريبي آشكارو توهمي روشن بود كه اكنون پس از گذشت ريع قرن به قطع ويقيين تمامي محورهاي بالا پاسخ‌هاي روشني يافته اند و در دود و غبار شيادي هاي رجوي پنهان نمانده اند ..

 نتيجه‌گيري :

 اين چنين است كه همگان به نيكي ميدانند بايست افكار پريشان حال يك انقلابي ديوانه قدرت را به ذباله دان تاريخ ريخت و براي نوپردازان چنين افكاري محاكمه اي عادلانه و براي بازماندگان چنين انديشه‌اي خواستار شفاي عاجل وبراي رفتگان و فريب خوردگانشان از خداوند طلب آمرزش كرد.


دسته ها : افشاگري
دوشنبه 17 5 1390 3:57
X