... عده اي مي گويند خروج مجاهدين از ليست تروريستي با باقي ماندن آنان در ليست تغيير چنداني بوجود نخواهد آورد.مجاهدين و عده اي ديگر معتقدند اگر آنان از ليست خارج شوند وضعيت در پادگان اشرف ، اروپا يا آمريكا بمراتب بهتر و همراه با يك جهش كيفي خواهد بود.اما تنها و تنها به يك دليل خيلي روشن هر دو گروه در اشتباه هستند.چرا كه اگر مجاهدين از ليست خارج شوند،الزاما جبهه جديدي در خارج از مرزهاي ايران شكل خواهد گرفت كه هر مدلي از پيوند آن با داخل غير مشروع و منفور خواهد بود. بطور خاص كه مارك جناحي از آمريكاييان و اسرائيلي ها را نيز بر پيشاني خود يدك خواهند داشت.يعني دقيقا همان چيزي كه جمهوري اسلامي ميخواهد! ...

امير حسين پناهي، آريا ايران، سيزدهم اوت 2011

 بسياري از بحران هاي انساني و حقوق بشري را مي توان با تصميمات سياسي صحيح و تحولات رشد يابنده استراتژيك حل نمود.اما نمي توان بحران هاي سياسي-استراتژيك يك گروه،جامعه و حتي يك كشور را با دستور العمل هاي حقوق بشري و تاكتيك هاي متعادل كننده اجتماعي حل كرد.مسئله امروز مجاهدين نيز در چنين چارچوبي قرار دارد.بعبارتي با راه انداختن كمپين،تظاهرات،جلسه،ميتينگ،جلب حامي ،انتشار ليست،نامه نگاري،پول خرج كردن،پارلمانتريزه كردن و ... نمي توان راه حلي براي مجاهدين خلق يافت.مسئله آنان يك موضوع سياسي-استراتژيك است كه با تجربه سي سال گذشته در هيچ نقطه از جهان اهميتي به آنها داده نشده است.

 به همين دليل تقريبا اغلب راه حل هايي كه تا كنون در باره ساكنان پادگان اشرف ارائه گرديده به بن بست رسيده است.آمريكايي ها و عراقي ها بدنبال جابجايي،اروپايي ها و رهبران مجاهدين بدنبال استقرار در "اشرف" و ايران كه نظاره گر اوضاع وخامت بار آنان است.نه راه پيش وجود دارد و نه راه پس!

 شايد قفلي كه ديگران در تلاش براي باز كردن آن هستند ،كليد اش در جيب ايرانيان باشد.چرا كه براي آنها هيچ فصلي بهتر از اين نمي شد.دشمني گير افتاده در خارج از مرزها كه با هوشمندي خاصي به آغوش آمريكايي ها رانده شده و در نهايت به گروهي تبديل خواهند شد كه حاميان اصلي آنان جناح جنگ طلب آمريكا يا اسرائيل است.همان هايي كه پيشينيانشان در تهران توسط همين گروه با شعار "مرگ بر آمريكا " ترور شده و اكنون اگر جزو دسته خوش شانس ها باشند در يك پيوند ارگانيك مشمول بازي آينده آمريكا با ايران خواهند شد.يعني سرنوشتي فرو رونده و آلت دست كه نقش شوراي رهبري اش را نئوكان ها بازي خواهند نمود.

 بتازگي برخي از گروه هاي ايراني كه از فعالان سياسي هستند، براي زدودن جلوه هاي مخدوش شده به همراه تعدادي از گروه هاي آمريكايي، به كمپين ابقاي مجاهدين در ليست تروريستي آمريكا پيوسته اند.برخي ديگر سكوت كرده و بشدت از اخبار مربوط به مجاهدين گريزانند.اما در اين ميان جمهوري اسلامي ايران با طرح هاي بسيار زيركانه اي كه تقريبا در دنياي سياست ناشناخته است،در صدد پيوند عميق و كامل تمام دشمنان خود با اين گروه تروريست است.چون كار او براي بازي آينده آمريكا راحت تر خواهد شد.

 در همين رابطه عده اي مي گويند خروج مجاهدين از ليست تروريستي با باقي ماندن آنان در ليست تغيير چنداني بوجود نخواهد آورد.مجاهدين و عده اي ديگر معتقدند اگر آنان از ليست خارج شوند وضعيت در پادگان اشرف ، اروپا يا آمريكا بمراتب بهتر و همراه با يك جهش كيفي خواهد بود.اما تنها و تنها به يك دليل خيلي روشن هر دو گروه در اشتباه هستند.چرا كه اگر مجاهدين از ليست خارج شوند،الزاما جبهه جديدي در خارج از مرزهاي ايران شكل خواهد گرفت كه هر مدلي از پيوند آن با داخل غير مشروع و منفور خواهد بود. بطور خاص كه مارك جناحي از آمريكاييان و اسرائيلي ها را نيز بر پيشاني خود يدك خواهند داشت.يعني دقيقا همان چيزي كه جمهوري اسلامي ميخواهد!

 حال اگر مجاهدين از ليست تروريستي آمريكا خارج نشوند،وضعيت آنان در يك جنگ فرسايشي و آن هم در خارج از مرزهاي ايران با تشديد فشارهاي همه جانبه، روز به روز بدتر و در نهايت منجر به از بين رفتن وسعت آنان خواهد گرديد.

 اما اگر از ليست تروريستي آمريكا خارج شوند وضعيت آنان در دو حالت قابل بررسي است:

 يكم.پيوند همه جانبه جنبش سبز و ديگر گروه هاي سياسي با مجاهدين در خارج از مرزها- چوب زدن جنبش سبز و اصلاح طلبان در داخل مرزها.

دوم.جنگ علني گروه هاي سياسي و جنبش سبز با مجاهدين خلق براي منافع سياسي در خارج از مرزها - يكپارچه شدن نهادهاي متعارض اصلاح طلبان با حاكميت در داخل ايران .

 در هر دو حالت برنده اصلي بر سر مجاهدين خلق،نه آمريكا است ،نه مجاهدين و نه ديگر گروه هاي سياسي.برنده اصلي نظاره گري است كه ابتدا آنان را در ايران ريشه كن كرده و پس از پست كردن به خارج از مرزها،اكنون آنها را رفيق يا متخاصم قمار سرنوشت هم نموده است.دقيقا به همين دليل است كه مي گوييم كليد اصلي حل اين مسئله در تهران است و نه جاي ديگر!