دسته
فیدها
آدرس جديد نويد رهايي در تبيان
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 764472
تعداد نوشته ها : 562
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
GraphistThem226

مهدي خوشحال - آلمان

 

24.10.به تجربه به اين دانش رسيده ام، دشمن تراشي و حفظ نيرو توسط سياه نمايي عليه دشمن، تلاشي عظيم و پر هزينه از جانب فرقه مجاهدين بوده است. هزينه اي بسا سنگين كه مي توانسته همه نيروهاي ناراضي و مخالفينش را از دور خارج كند. اعضاي ناراضي و جداشده، آن طور كه از كيفيت بعضي از آنان آگاهم، با هزار تن از آنان مي شد كشوري را مديريت كرد و در سازندگي جامعه اي كوشيد. البته در سازندگي و نه در راستاي نابود كردن جامعه و خود آن نيروها، به مثابه رفع خطر كردن از موقعيت رهبري.

 طي ماه ها و سال هاي اخير، خط سياسي و تبليغاتي فرقه مجاهدين عليه نيروهاي جداشده و ناراضي، اندكي فرق كرده است. آنان بر خلاف گذشته كه در هر جا و مكان و رسانه اي، عليه جداشدگان تبليغ هيستريك مي كردند و از اين طريق سعي در ترساندن مردم و نيروهاي خودي و بي اثر كردن تبليغات مخالفين داشتند، پس از اين كه در بعضي جاها به اشتباه خود پي بردند، خطوط ديگري را عليه مخالفين اعمال كرده و مي كنند و در اين راستا به دستاورد جديدي نيز رسيده اند. اين متد و روش به موازات روش هاي قديمي، بدين گونه است كه با مراجعه به افرادي كه از نزديك اعضاي جداشده را مي شناسند و يا در معرض روشنگري آنان هستند، به آنان مراجعه كرده و با انواع تبليغات دروغ و وعده هاي پوچ و هزينه هاي ديگر، آنان را آهسته آهسته به هوادار و جاسوس خود بدل مي كنند.

 

 افراد فريب خورده قبل از اين كه جاسوس فرقه بشوند، بعضاً و در ابتدا از مخالفين سرسخت آنان و به ويژه رهبري آن بودند. ولي با تماس هايي كه از جانب نيروهاي ورزيده مجاهدين با آنان گرفته مي شود، تغيير مسير داده و اكثراً به جاسوس آنان بدل مي شوند.

 

در يكي از اين موارد، با يكي از آنان كه هميشه از مخالفين سرسخت مجاهدين شمرده مي شد، تماس گرفتند و از او خواستند كه تو با اين سوابق مبارزاتي و غيره، چرا با يك مزدور و جاسوس جمهوري اسلامي، در ارتباط هستي؟! معمولاً هم در اينجا و هر جاي ديگر از واژه هايي كه خودشان در آن غرق شده و به كار و هدف اصلي شان بدل شده است، استفاده مي كنند. طرف مقابل كه سال ها در غربت و سستي و انفعال و بي توجهي ديگران نسبت به خود، زندگي پريشاني داشته است، پس از گفتگويي كوتاه با كارشناس مجاهد، طاقت نياورده و از او پرسيد، آخر اين آدمي كه شما از او حرف مي زنيد و مي ترسيد، مگر چكاره است و چه خطري براي موقعيت شما دارد؟ فرد مجاهد جواب داد، تو هنوز نمي داني كه اين دو نفر، چه خرابكاري هايي كرده اند(منظور فرد مجاهد از نفر ديگر كريم حقي بوده است).

 

آن ديگري كه اين قلم باشد، طي بيست سال اخير به جز نوشتن، هيچ كار و تكليف و مسئوليت ديگري نداشته و ندارد. لابد جاسوسي و مزدوري را به اين خاطر مطرح مي كنند تا مثل هميشه عيب و گناه خود را به ديگران نسبت داده و خود را روسپيد و بري از اين گناهان جلوه دهند و در پشت اين نوع مبارزه خارج كشوري، تعدادي جاسوس را به نام هوادار تربيت كنند، جاسوس و هواداري كه نه امروز و نه فردا، و نه به درد ايران و عراق، نخواهند خورد.

 

همچنين منظورم از تجربه فوق، هشدار دادن خط و و خطوط جديد رهبران مجاهدين به مردم است كه از طرق تحمل هزينه هاي سنگين و حتي از ميان مخالفين منفعل و سرخورده شان، به دنبال سياه نمايي و تهديد جداشدگان فعال هستند، البته اين بار در خفاء؛ تا به يمن اين همه روشنگري و هشياري مبارزاتي به قول خودشان، افراد فريب خورده را آرام آرام به جاسوس خود بدل كنند.

 

"پايان"


سه شنبه 3 8 1390 15:57
X