ايران قلم
در حاليكه مجاهدين به ساعت ها و روزهاي آخر برچيده شدن كمپ شان نزديك ميشوند، نه تنها مسئولين به فكر چاره اي نيستند براي جان اعضاي خود، بلكه به تشويق كردن اعضا ميپردازد كه با سنگ به جان خانواده ها بيفتند، خانواده هايي كه از مسافت هاي طولاني براي ديدن جگرگوشگان شان آمدند، شايد بتوانند لحظاتي هم شده آنان را ملاقات نمايند و آنان را به آغوش گرم خانواده بكشند. ولي رجوي خائن نه تنها اجازه نميدهد بلكه خانواده اعضا را با سنگ مورد هدف قرار ميدهد و آنان را زخمي ميكند، ننگ بر رجوي باد، باشد كه در فردا بايستي جوابگوي اين اعمال كثيف خود باشد.
در سايت ها ديدم كه آقاي حسن زاده از ايران روانه كشور عراق شده و تمامي ريسك ها و سختي ها را ايشان به جان خريده اند شايد لحظاتي بتوانند برادر خود را بعد از بيست و چهار سال دوري در آغوش بگيرند و از چنگال رجوي نجات بدهد، ولي متاسفانه توسط اعضاي مجاهدين به فرمان مسئولين ايشان از ناحيه سر مجروح شدند، براي برادر عزيزمان آرزوي سلامتي دارم و بايد گفت همين پايداري شما عزيزان بوده كه به اعضاي اسير در داخل فرقه نيروي قلبي ميدهد كه تصميم بگيرند خودشان را به دنياي آزاد برسانند و از شما عزيزان ميخواهم كه به پايداري خودتان ادامه بدهيد.
در خبرها خواندم كه وزير خارجه آمريكا خانم هيلاري كلينتون و آقاي باراك اوباما، اعلام رسمي كردند كه تا پايان سال 2011تمام نيروهايش را از خاك عراق بيرون خواهند كشيد و فقط تعداد انگشت شماري براي حفاظت از سفارت آمريكا در عراق باقي ميمانند، از طرفي هم موضع رسمي دولت عراق را جويا شديم كه همچنان بر موضع خود است كه تا پايان 2011بساط مجاهدين را جمع ميكنند و اين تصميم قطعي دولت عراق ميباشد.
در اين ميان، سوالي كه ميماند تصميم مجاهدين چي است، آيا همچنان ميخواهند به خشونت خود ادامه دهند، مثل ساليان گذشته يا اينكه مقداري عاقل شده اند حتي مقطعي تا ببينند شرايط چي ميشود.
ولي متاسفانه خبرها حاكي از اين است كه اين سازمان آدم بشو نيستند و همچنان به كارهاي خشونت گراي خود ادامه ميدهند. نمونه بارز آن، سنگ پراني بر عليه خانواده هاي مقاوم در شهرك آزادي و زخمي كردن آنان، به رجوي بايد گفت ادامه بده ببينيم تا كي ميتواني ادامه بدهي و استقامت بكني، ياد داستان آن غريق افتادم كه هنگام غرق شدن دست به هر چي خار و خاشاك ميزد، ولي شما غرق شديده ايد خودتان نميفهميد. به اميد بر چيده شدن هر چه سريعتر كمپ بد نام اشرف و آزادي زندانيان در بند.
سعيد ناصري ـ پاريس
25.10.2011